زبان دراز هفته نامه آيينه يزد

همينكه مي‌گويند: «زورگيري» در ذهن‌ها فوراً يك يا چند مرد قوي هيكل مسلح به سلاح سرد يا گرم مجسم مي‌شود كه ناگهان جلوتان سبز مي‌شوند و هرچي نقدينگي و شيء ارزشمند همراه داريد مي‌گيرند و به جاي رسيد و تشكر دوتا سيلي به صورت و چهارتا اردنگي مي‌زنند و مي‌روند.
اما دور از جان شما بلاتشبيه در مثل مناقشه نباشد، موارد مشابه هم داريم كه في‌نفسه همان است كه به شكل متمدنانه و در قالب داوطلبانه و به ظاهر قانوني صورت مي‌گيرد. به طور مثال عرض مي‌كنم همين بيمه‌ها اعم از بدنه و سرنشين و افراد تحت تكفل و اخيراً آتش‌سوزي و سرقت كه بيمه شدن آن هم مانند آش كشك خاله شده است و از اينكه دلمان بخواهد يا نخواهد ندارد. به اجبار بيمه شده بايد پول بدهد اما بيمه كننده وقت اجراي تعهد هيچ زوري و اجباري ندارد. صد البته معامله‌اي سودمند است قبول نداريد شاهد آن همين فيش حقوق و عيدي و پاداش مديران و هيات مديره بيمه مركزي كه بيانگر سودآوري است البته شكل لطيف و دلخواه هم دارد كه نوع روزمره آن است يعني «سروربانو» هنگامي كه قصد خروج از منزل داريد با ناز اسم كوچكت را صدا مي‌زنند و مي‌گويند صبر كن با تو كار دارم! تا كله چرخ داده‌اي از هستي ساقط شده‌اي!! البته عوارض بلديه و شاهراه‌ها و آبونمان‌ها و ديركرد اقساط و سود وام‌ها و.. .. فهميديد در روز چندين بار به چنگ (خف‌گيران) مي‌افتيم؟ آيا توانستم طعم تلخ زورگيري را از اذهان دور كنم و از خشونت كلمه بكاهم!؟ عزت زياد تحمل‌تان افزون!

زبان دراز

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا